برخی کج اندیشان درحالی به سکولاریم و جدائی دین از سیاست می پردازند که دلائل
فراوانی برخلاف آن شهادت می دهد.
بهترین دلیل برای عینیت دین و سیاست در اسلام مسئله عاشورا و قیام امام حسین
(ع) می باشد؛ گرچه هدف اصلی امام حسین رسیدن به حکومت نبود اما بالاخره ما معتقدیم
حکومت و ولایت حقّ اهل بیت (ع) می باشد و در واقع هدف امام حسین (ع) قدرت طلبی و
رسیدن به قدرت نبوده است نه عدم تشکیل حکومت؛ چنانچه اگر حضرت در این کارزار به
شهادت نمی رسیدند و بر سپاه یزید (لعنة الله علیهم اجمعین)غلبه می کردند قطعاً حکومت اسلامی را تشکیل
میدادند و شخصاً زمام امور مسلمانان را که از جانب الهی برای اهل بیت قرار داده
شده است بدست می گرفتند.
نتیجه: آری امام حسین برای کنار زدن حکومت باطل و تشکیل حکومت اسلامی قیام
کردند و این یعنی اینکه مکتب حسینی عین سیاست است و هر کس بر طبل سکولاریسم و
جدائی دین از دولت یا حکومت بکوبد حسینی نیست و طعم مکتب حسینی را نچشیده است؛ و
هرکس از تشکیلات حسینی بیرون باشد قطعاً یزیدی خواهد بود. بنابراین جدائی دین از
حکومت ایده ای یزیدی و اموی است که از سوی یزیدیان زمان تبلیغ و ترویج می گردد.
برخی کج اندیشان درحالی به سکولاریم و جدائی دین از سیاست می پردازند که دلائل
فراوانی برخلاف آن شهادت می دهد.
بهترین دلیل برای عینیت دین و سیاست در اسلام مسئله عاشورا و قیام امام حسین
(ع) می باشد؛ شنیده ایم که گفته اند و می گویند هدف اصلی امام حسین رسیدن به حکومت نبود اما بالاخره ما معتقدیم
حکومت و ولایت، حقّ اهل بیت (ع) بلکه تکلیفی از طرف خداوند می باشد و در واقع هدف امام حسین (ع) قدرت طلبی و
رسیدن به قدرت واهداف دنیوی از حکومت نبوده است نه عدم تشکیل حکومت؛ چنانچه اگر حضرت در این کارزار به
شهادت نمی رسیدند و بر سپاه یزید (لعنة الله علیهم اجمعین)غلبه می کردند قطعاً حکومت اسلامی را تشکیل
میدادند و شخصاً زمام امور مسلمانان را که از جانب الهی برای اهل بیت قرار داده
شده است بدست می گرفتند.
نتیجه: آری امام حسین (ع) برای کنار زدن حکومت باطل و تشکیل حکومت اسلامی قیام
کردند و این یعنی اینکه مکتب حسینی عین سیاست است و هر کس بر طبل سکولاریسم و
جدائی دین از دولت یا حکومت بکوبد حسینی نیست و طعم مکتب عاشورا را نچشیده است؛ و
هرکس از تشکیلات حسینی بیرون باشد قطعاً یزیدی خواهد بود. بنابراین جدائی دین از
حکومت ایده ای یزیدی و اموی است که از سوی یزیدیان زمان تبلیغ و ترویج می گردد.
اصلاح طلبان و بحران طرفدار در جریان توهین به امام
خمینی ره
نکته ی جالبی که ذهن بنده رو مشغول کرده اینه که آقایان میرحسین موسوی و
کروبی و در کل جبهه ی اصلاحات در یک پارادوکس گرفتار شده اند
اینها از طرفی در مناسبات شرکت کنندگان و شعاردهندگان و اغتشاشگران را
طرفدار خود می دانند و می خوانند و آن را به رخ نظام می کشند؛ و از طرف دیگر وقتی
از جانب این افراد اغتشاشگر اقداماتی مثل توهین به امام خمینی انجام می شود یا
شعارهای ساختار شکن و ضدّ نظام داده می شود موضع می گیرند و می گویند اینها از ما
نیستند و اینها موضع و شعار ما نیست و ما به راه امام پایبندیم (آره جون عمّتون).
من از موسوی و کروبی سوال میکنم:
اگر طرفدارانتون اینها هستند پس شما دروغ میگوئید
شما با خط امام بیگانه اید بلکه دشمن امام و راه و آرمان او محسوب می شوید و به
دنبال براندازی نام و یاد و نظام او هستید؛
اما اگر این
آدمها طرفدار شما نیستند پس شما اصلاً طرفدار ندارید بنابراین خواهش می کنم
یا ساکت بشید و سرجایتان بنشینید یا اینکه یک روز طرفدارانتان را بیاورید تا ببینیم اصلاً چقدر طرفدار دارید؟
برخورد غرب و اسلام آمریکائی با شیعیان یمنی نشانهای برای ظهور امام زمان (ع)
آیا ظهور امام مهدی عج با قیام گروه یمنی شروع شده است؟
روایاتی در خصوص علائم ظهور امام زمان علیه السلام وارد شده است که نشان میدهد جرقهی اتفاقات ظهور از یمن آغاز می شود به طوریکه گروهی از شیعیان و پیروان حضرت قیام میکنند و دربرابر ظلم میایستند و سرانجام مکه و سرزمین وحی را هم تصرف میکنند و بالاخره در شهر بصره به شیعیان حضرت در ایران ملحق می شوند و به مبارزه ادامه می دهند تا اینکه زمینه ی ظهور حضرت فراهم میگردد این روایات را جناب آقای علی کورانی در کتاب گرانسنگش «عصر ظهور» بررسی نموده است...
حال باید فکر کنیم و بیندیشیم آیا آن گروه یمنی همان گروه الحوثی است؟ بنده مدتی است ذهنم خیلی مشغول این امر شده و فکر می کنم با توجه به اتفاقات مقارن وو شواهد و قرائنی که در جایجای نقاط دنیا اتفاق می افتد به احتمال خیلی زیاد جواب مثبت است و انشاءالله شاهد شروع مقدمات ظهور هستیم.