در این سایتها این تهمتها را ملاحظه بفرمائید:
(این نوشتار از سایت جام نیوز اخذ شده است: لینک: http://www.jamnews.ir/detail/News/193625 )
این جمله از خودم: حضرت امام خمینی در برخی از کتابهایشان فرمودند: (به این مضمون) کسی که به نماز اول وقتش اهمیت دهد و آن را با جدیت دنبال کند در کارهای دیگرش هم اهمت می دهد (برعکس: کسی که به نمازش که رابطه خود و خداست اهمیت ندهد مسلماً چگونه به کارهای دیگر و حقوق مردم اهمیت خواهد داد - جمله پرانتز از خودم)
عین جمله آقای قالیباف در همایشی در برج میلاد: «ممکن است بگویند قالیباف، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست!» به نقل از شبکه ایران
روزنامه کریستین ساینس مانیتور: «قالیباف مردی عملگرا و تکنوکرات است نه فردی ایدئولوژیست!»
اگر در همین جمله روزنامه ساینس مانیتور دقت کنید توصیف آقای قالیباف به تفکر تکنوکراتی نقطه مثبتی تلقی شده است چرا که فلسفه حاکم بر آمریکا پراگماتیسم است و کسانی که با فلسفه آشناهستند می دانند پراگماتیست بودن و عمل گرا بودن نه تنها در عرف غرب چیز بدی نیست بلکه در بینش آنها از نقاط مثبت می باشد و ایدئولوژیست بودن منفی بوده و یک دشنام سیاسی به حساب می آید ایدئولوژیست بودن یعنی شعار گرا که حتی خود قالیباف هم مدعی است اهل حرف و شعار نیستم و اهل عمل هستم، حتی در استقبال این شعار را می دهند «مرد عمل!»
این درحالی است که آقای قالیباف در یاسوج مدعی شده توصیف ایشان به تکنوکرات از طرف بی بی سی، تخریب قالیباف است!!؟ البته چون در ذهن مردم اینطور است که هرکه را بی بی سی تخریب کند یکی از بهترین گزینه هاست! و آقای قالیباف جهت بهره برداری از این تلقی بی بی سی را متهم به تخریب خود می کند تا شاید چند رایی بیشتر نصیبش گردد!
سخنان مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در اجتماع پرشور زائران حرم رضوی: چند ماه پیش وقتی من به این مساله اشاره کردم، آنها ( دشمنان نظام و انقلاب ) خوشحال شدند و گفتند که فلانی اعتراف کرده است که تحریم‌ها بی‌اثر نبوده است، بله تحریم‌ها اثرگذار بوده است. این هم اشکال اساسی در خود ماست که اقتصاد ما وابسته به نفت است. دولت‌ها باید این را در برنامه خود می‌گنجاندند. 17 – 18 سال پیش من به آقایانی که بر سر کار بودند، گفتم که باید کاری کنید که بتوانیم هر وقت که اراده کردیم، در چاه‌های نفت را ببندیم، اما آن آقایان که به زعم خودشان تکنوکرات هم بودند، گفتند مگر میشود چنین کرد.
همانطور که میبینیم آقای قالیباف قبل از فرمایشات حضرت آقا در مشهد تکنوکرات بودن را انکار نکرده است، اما پس از فرمایشات حضرت آقا چنین شیوه ای را اتخاذ کرده است و اگر دقت کنید برای موجه جلوه دادن این انکار در سفرهایش سخن از مدیریت جهادی می زند و آن را در بنرهایش قید می کند در حالی که هیچ اعتقادی به مدیریت جهادی ندارد!
این شیوه بازی با الفاظ و تحریف اصطلاحات است کسانی که با بار معنایی چنین الفاظی آشنا هستند می دانند که مدیریت جهادی هیچ سنخیتی با روشهای ایشان ندارد: الگوی توسعه شهر تهران، مجوزهایی که برای ساخت و ساز و ایجاد تراکم داده می شود، سیاستهای فرهنگی شهرداری در سازمان فرهنگی و هنری شهر تهران که برنامه هایی چون جشن آب و آتش و جشن نیمه شعبان در کارنامه شان مثل دم خروس بیرون جهیده و... همه و همه سندی بر تفکر تکنوکراتی حاکم بر شهرداری است.
بدتر از همه تهمت قالیباف به مخالفان خود مخصوصاً به طرفداران آقای جلیلی است که آنها را در سخنرانی های مختلف متحجر، و حتی متحجر احمق می خواند!!؟؟ شما قضاوت بکنید آیا این ادبیات حاکی از بی ادبی گوینده آن ندارد؟!
در این سایتها این تهمتها را ملاحظه بفرمائید:
سخنرانی در قم: سایت خود قالیباف: http://www.fardanews.com/fa/news/265465
سخنرانی در یاسوج: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13920317000041
نکته ای که هست آقای قالیباف در این سخنرانی گفته بی بی سی مرا تخریب کرده، درحالی که بی بی سی با این جمله قصد تخریب ندارد چرا که به خیال گردانندگان بی بی سی اتفاقاً مدیریت بر اساس تفکر تکنوکراتی چیز مثبتی به نظر می آید و این تفکر بعد از رنسانس از افتخارات غرب محسوب می شود که بدان پز می دهند. و علت اینکه در جامعه ما این تفکر منفی تلقی می شود ناسازگاری آن با دین اسلام و آموزه های اسلام ناب محمدی است و الا در تفکر اسلام آمریکایی و طرفداران سکولاریسم چنین تفکری یک نوع افتخار است.
این مطلب رو از دوست عزیز آقای رستمی مدیر وبلاگ «مقتدر مظلوم» نقل میکنم:
امام خامنه ای : ببینید در میان نامزدها چه کسی است که دشمن از آمدنش خوشحال نمیشود؟
“علیرضا نوری زاده” چهره تابلودار اپوزیسیون، با انتشار یادداشتی در نشریه ضدانقلاب “کیهان لندن” (KayhanLondon) از هم مسلکان و مخاطبان خود خواسته است که با توجه به اثبات ناکارآمد بودن دعوت به تحریم انتخابات، از فرصت رقابت های انتخاباتی در ایران برای دامن زدن به اختلافات داخلی و در نهایت به آشوب کشیدن کشور بهره برداری کنند.
موج جدید گفتمان سوم تیر از مسجد امام قم
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
قم همیشه پسشتاز بوده است و همیشه آغازگر! و احسنت بر قم و اهل قم! خوشا به قم و اهل قم!
روزی روزگاری مردم قم حمایت از حضرت روح الله را کلید زدند و پشت او استادند و فرزند عزیز زهرا (س) را تنها نگذاشتند! و نتیجه آن شد که تحول جهان آغاز شد و سیلی به راه افتاد که امروز در کشورهای عربی طوفان به پا کرده است و امروز کار به جایی رسیده است که شیعه و تشیع را به اسم مبارک حضرت روح الله می شناسند و هرکس که شیعه می شود با نام و یاد اوست که دوستدار اهل بیت (ع)\ علی و اولاد علی می شود.
بعد از آن روزگار مردم قم هر کسی را که تشخیص دهد فرزند راستین حضرت روح الله است و سخن او و شعار او را دارد و پرچم او را بلند می کند بی درنگ به پا میخیزند و دور پرچمش را می گیرند و طوفانی به پا می کنند که دشمنان هیچ! حتی تعجب برخی دوستان را هم برمی انگیزند!
اهل قم روزی گفمان و شور سوم تیر را کلید زدند و با همان گفتمان فتنه های 88 را خنثی کردند\ من یاد دارم که 9 دی 88 خیلی ها از قم به تهران رفتند و گفتند امروز سنگر تهران مهمتر است باید مردم جمعیت را در تهران ببینند...
امروز باز قم احساس مقدسی را در خود می بیند احساس می کند که فرزندی دیگر از فرزندان امام به میدان آمده است احساس می کند که آشنایی سخن آشنایی می زند! او که استواری خودش را در مسکو و آلماتی، استانبول و بغداد و... نشان داد و نشان داد که فرزند راستین روح الله است البته قبلاً هم برای امضای این تعهدش پای خود را ابوالفضل وار داده بود. و امروز مردم قم به پاس تکشر و قدردانی از این مقاومت و استقامت در برابر دشمنان قسم خورده امام روح الله به صحنه آمدند تا ثابت کنند فرزندان روح الله پیروزند! فرزندان روح الله تنها نیستند! و فرزندان روح الله قطعا! و یقیناً موفق اند! چرا که مورد نظر خود امام هستند! شهدا بدانها نظر دارند و دعایشان می کنند!
فضای سه شنبه شب مسجد امام حسن عسکری قم حماسه پرشور 84 را تداعی می کرد که در این مسجد اتفاق افتاد!
اندکی صبر سحر نزدیک است!
این همه ریخت و پاش از کجا و برای چی؟ معلومه: از جیب من و تو، و برای رسیدن به ریاست. البته با کمکها معنوی برادر علی لاریجانی که این روزها داره سنگ تموم میذاره برای خلبان قالیباف!
آدرس لیست سایتها در لینک زیر:
http://rajanews.com/detail.asp?id=158665
رفوزه شده های دیروز، قبولی امروز؛ قبول شده های دیروز، رفوزی امروز
امتحان برای برخی شیرین است و آسان، اما برای برخی سخت و ناگوار!
در کلاس درس شاگرد تنبلها برای امتحان جون میدن و گریه میکنن! اما بچه زرنگها از آن استقبال می کنند و براش له له میزنند، تا هم نتیجه تلاش رو ببینند و راحت شوند و هم در درجه ای بالاتر بنشینند! بچه تنبلها قبل از امتحان در شکنجه هستند و مضظرب و آرام و قرار ندارند! بعد از امتحان هم بیحال و کسل و ناراحت و دارای اعصابی کاملاً خورد و خمیر! اما بچه زرنگها قبل از امتحان مثل یک ورزشکار در تلاشند و در این تلاش احساس سرحالی و نشاط می کنند! آرام و آسوده هستند و هیچگ.نه اضطراب و دلشوره ای آنها را آزرده نمی سازد! بعد از امتحان هم خوشحالند و سرحال!
تمام روزها و حتی تمام ساعتهای عمر ما امتحانی است که می گذرد!
اما این روزها مشغول امتحان انتخابات هستیم! این عرصه هم برای نامزدها و هم برای مردم و هم برای هواداران نامزدها عرصه امتحان است!
باید دقت کنیم که در این امتحان چه کار می کنیم؟
امتحان مردم: آیا در انخابات شرکت می کنیم؟ آیا از روی هوا و هوس رای می دهیم یا از روی ملاکهای دینی و اخلاقی؟
نامزدهای: آیا برای قدرت آمده ایم یا برای خدمت؟ آیا برای رسیدن به هدف اخلاق را زیر پا می گذاریم و به هرقیمتی شده رقیب را حذف و به کنار می زنیم؟؟
هوادران: آیا هوادار حق هستیم؟ یا هوادار جیب و پول و قدرت و مقام؟
این وسط خاطره ای تلخ نقل کنم: قبل از عید تقریباً اسفند 91 در جشن عروسی یکی از بستگان روی میز شام نشسته بودیم، یکی از بستگان که مسئولیتی در شورای شهر (استان تهران) دارد به یکی دیگر از بستگان در جواب این سخنش که آقای قالیباف میاد و تا آخرش خواهد بود گفت: یادتون باشه حتماً توی ستادهاش باشین (تا...) واقعاً تاسف خوردم که چرا باید به خدا توکل نداشته باشیم و مثلاً توکلمان به نامزدی باشه که آیا رای بیاورد و آیا نیاورد؟ تاسف به اینکه چرا باید از حق حمایت نکنیم! اینجاست که سخن کانت لرزه به اندام می اندازد که گفت: «راست بگو! ولو افلاک در هم بریزند». من می گویم از راستی و حقیقت حمایت کن ولو فکر می کنی با این حمایت افلاک بر هم میریزند و همه چی و همه دنیا برایت خراب می شود!
در این امتحان تابحال برخی نکات برای من محرز شده که به عرض می رسانم:
1. آقای هاشمی رفسنجانی که البته در کارنامه شان نکات مثبت زیادی داشته اند و مصداق برخی فرمایشان و تقدیرات حضرت امام رحمه الله علیه و حضرت آقا بودند، اما دچار لغزشهایی غیرقابل چشم پوشی در دوران انتخابات 88 شدند، و طبق این مواضع ایشان چیزهای دیگری در مورد نامزدی ایشان در انتخابات 92 مورد تحلیل و پیش بینی قرار می گرفت! مثل اینکه آمده تا زمینه را برای فتنه فراهم سازد و... اما ایشان با بیانیه ای که دادند و بر نظر شورای نگهبان تمکین نمودند و مردم را به شرکت در انتخابات و خلق حماسه سیاسی تشویق و ترغیب کردند! این موضع جدید دلسوزان انقلاب را امیدوار و خوشحال کرد! به هرحال این کار قبول بعد از رفوزه شدن ایشان به حساب می آید! بنده بر دست ایشان که این بیانیه را نوشته بوسه می زنم! امیدوارم که دست ایشان این خط را پررنگ تر از این ادامه بدهد در این صورت ما می شویم فدایی ایشان و باکی از اعلام این نداریم چرا که قسم خورده ایم که : «یا علی جان! ما غلام قنبر و قنبر غلامت یا علی»
2. از رفوزه شدگان امروز که دیروز قبول شده بودند آقای احمدی نژاد است، ایشان تیری دیگر بر تابوت آن احمدی نژاد سوم تیر شلیک کرد، و آن وقتی بود که به همراه مشایی به وزارت کشور آمد و گفت احمدی نژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد! بنده عرض می کنم آقای احمدی نژاد! حرف شما درسته اما در مورد احمدی نژادی که امروز هست! اما آن احمدی نژادی که ما برایش مایه از جان می گذاشتیم نه! شما حق ندارید بگویید مشایی یعنی همان احمدی نژاد! این ما و هواداران آن احمدی نژاد هستند که چنین حقی را دارند و ما امروز می گوییم آن احمدی نژاد امروز آقای دکتر جالیلی است. احمدی نژادِ سوم تیر، مشایی نیست!
3. جای تعجب و تاسف از برخی نامزدهای اصولگرا! که امید و مایه دلگرمی ما و دلسوزان انقلاب بودند که امروز برای رسیدن به هدف به هر ابزاری متوسل می شوند! بی پرده می گویم: آقای دکتر حداد عادل که عمری به شما ارادت داشته و داریم! با چه ملاکی میگوییید که انتقاد از هولوکاست اشتباه بود؟؟! آقای دکتر ولایتی عزیز! کمی انصاف هم خوب است! آیا سیاست خارجی فعلی ایران منفعل است! آیا حل پرونده هسته ای ساده تر از پرونده جنگ و قطعنامه است؟ قطعنامه تحمیلی که امام از آن تعبیر به جام زهر نمودند؟! کمی انصاف به خرج دهید! آیا موفقیت سیاست خارجی و موفقیت و فعال بودن دیپلماتهای ما را باید از زبان دیپلماتهای فرانسه باید شنید؟ آیا ملاک ما ملاک مدرنیته و پست مدرنیته است؟ گفتمان امام را فراموش کرده اید؟ پس در این وسط طبقه محرومان و مستضعفان چه می شوند؟ گفتمان مستضعفان چی؟ کلیدواژه هایی که مکرر در زبان حضرت امام جاری بود؟ شما که اشکالات را ملاحظه می فرمودید چرا به وزرای خارجه تذکر ندادید؟ آیا در سیاست خارجه دولت خاتمی نکات ضعفی نبود؟ یا اینکه قابل بیان نبود؟ و بیان آنها نتیجه بخش و سودمند نبود؟ این بازی تمام می شود و تنها انصاف و اخلاق باقی خواهد ماند.
4. بیشتر کاندیداها کلیدواژه تبلیغاتشان انتقاد از وضع اقتصاد و تورم و معیشت مردم است که البته جای انتقاد هست اما غلظتی که به خرج داده می شود بوی بهره برداری تبلیغاتی می دهد، نکته دیگر اینکه خیلی از نامزدها ادبیاتشان منم منم است که من چنان میکنم و من بهمان میکنم و چندروزه و چند ماهه اقتصاد رو سروسامان می دهم!؟ اما تنها کاندیدایی که سخن از منیت ندارد شاید آقای دکتر جلیلی است که ادبیاتش این است: چنان می شود کرد، و چنان می توان... می توان مشکلات را حل کرد... قابل حل است... ببین تفاوت از کجاست تا به کجا؟
5. جای تاسف بسیار است که برخی با کلمات بازی کرده و اصطلاحات را تحریف می کنند! آقای قالیباف سخن از مدیریت جهادی می زند درحالی که خودش سابق بر این سخن از تکنوکرات زده بود، و در عمل نیز در شهرداری به وضوح به اصول اصلاح طلبی و مدرنیته و برخی اقدامات ضددینی پایبند: (این اقدامات از این قرار است:) برخی اقدامات ضد دینی و غیر اخلاقی در فرهنگسراهای شهرداری تهران مثل ساز و رقص و آواز؛ اقداماتی در بهشت زهرا و مرقد شریف شهدا که صدای خانواده شهدا را درآورد؛ مواضع مبهمی که آقای شهردار در فتنه 88 به خرج داد و الان قضیه به گونه ای است که آقای سعید زیبا کلام صراحتاً اعلام می دارد که «قالیباف گزینه ایده آل اصلاح طلبان است» هرکس باور ندارد به لینک زیر مراجعه نماید:
http://rajanews.com/detail.asp?id=158533
تمام سخنان حضرت آقا دارای نکته است و مهم!
اما در این میان هرکسی طبق علائق و گرایشات خودش برخی از بندها و جمله های امام خامنه ای را برای خودش بصورت بولد می بیند یا اینکه آن فرمایشات را برای خودش تیتر می کند.
مثلاً یک ورزشکار وقتی سخنی از امام راحل یا حضرت آقا می بیند که مربوط به ورزش است آن را برای خودش تیتر می کند...
خلاصه یکی از جملات و بیانات حضرت آقا در همایش علمای بیداری جهان اسلام که برای من در حد تیتر بود جمله زیر است:
«مسأله فلسطین یک محک است، هر کس شعار آزادی قدس را به حاشیه ببرد متهم است.» این قاعده کلیدی حضرت آقا را بر مصادیقی تطبیق می کنیم که طبق آنان گروههای زیر متهم هستند\ اما متهم به چی؟ به نظر من متهم به خیانت به اسلام و خدمت به دشمنان اسلام یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل: 1. حکومت عربستان که حامی تروریستهای سوریه است/ سوریه ای که دولتش طرفدار شعار آزادی قدس می باشد 2. حکومت قطر به همان جرم عربستان 3. دولت ترکیه به همان جرمی که گفته شد 4. گروههای سلفی و تکفیری که در زمین اسرائیل قدم می زنند 5. جریان فتنه سبز که سال 1388 در ایران نقش بازی کردند و شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند. *طبق بند 5 اشخاصی مثل هاشمی\خاتمی\ و خیلی از افراد که در این جریان بودند آگاهانه یا ناآگاهانه به طور قطع متهم هستند.
نظر آیت الله مصباح یزدی در مورد ازدواج موقت، در طی مصاحبه ای تبیین شده است که ما خلاصه آن مصاحبه را نقل می کنیم. مقاله و تلخیص آن از جناب آقای محمد ترکاشوند می باشد که در لینک زیر قابل دسترسی است:
http://www.rasekhoon.net/article/show/693774
خلاصه ی مصاحبه
1-متأسفانه منع ازدواج موقت باعث می شود که مردم زیادی مرتکب گناه کبیره ی «زنا»شوند.
2-علیرغم این که مردم نیاز خودشان را به این مسئله درک می کنند و با توجه به شرایط کنونی که مصلحت این حکم روشن شده است، باز هم بر اثر رسوبات ذهنی، موانعی ایجاد می شود که این سنت احیاء نگردد.
3-مردم بداندیش از هر قانونی می توانند سوء استفاده بکنند که یکی از این قوانین ممکن است ازدواج موقت باشد.
4-مردم از این مسئله طوری استفاده نکنند که موجب بدنامی حکم الهی و برانگیخته شدن تعصبات و تفسیرهای غلط شوند.
5-باید رفتارها طوری باشد که آبروی اسلام و آبروی قانون و مصالحی که در آن قانون است حفظ بشود.
6-اگر ازدواج موقت نباشد، زن بصورت یک کالا می شود.
7-آیا معاشرت های نامشروعی که فعلاً در تمام دنیا وجود دارد، شخصیت زن را بیشتر پایمال می کند، یا ازدواج مشروعی بطور علنی و ثبت شده در دفاتر قانونی که مورد پذیرش همه باشد و ارزش اجتماعی داشته باشد که از هزاران مفسده جلوگیری می کند؟
8-ممکن است یک نفر مسلمان متوجه نباشد و با ازدواج موقت مخالفت کند و نمی داند که با این مخالفت، با خدا و قرآن مخالفت کرده و اگر این مخالفت را آگاهانه ابراز بکند، در حکم ارتداد است و کفر می باشد؛ چون این از تعیینات اسلام است.
9-دولت اسلامی باید برای احکام یک حساب جدی باز کند. و باید تدابیر جدی برای تبیین این احکام اتخاذ شود.
10-وقتی دولت اسلامی می بیند از این حکم سوء استفاده می شود باید با وضع قوانین، ازدواج موقت را مثل ازدواج دایم ثبت بکنند تا احکامش مانند عده، نفقه و وضعیت فرزندان روشن شود.
11-زن هم نیاز جنسی دارد و باید نیازش ارضاء بشود. ممکن است که به صورت ازدواج دایم نتواند ولی به صورت ازدواج موقت برایش مهیا باشد یعنی شرایط زندگیش طوری باشد که تن به مقررات ازدواج دایم ندهد ممکن است داوطلبی برای ازدواج دائم نداشته باشد. ولی ممکن است نیاز جنسی اش به وسیله ازدواج موقت مرتفع شود. این مصالح واقعی انسان است.
iهمچنین برای اطلاعات بیشتر می توانید به این کتاب مراجعه نمایید: (ترکاشوند، محمد، (1386)، ازدواج موقت: مدیریت شهوت، قم، نشر اشک یاس، چاپ دوم.)
واقعاً شگفت زده شدم وقتی که این خبر را در فارس خواندم: 
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: اگر در انتخابات امر دایر شد بر اصولگرا و اصلاح‌طلب، همه باید بر روی اصولگرا اتفاق کنند و نظرات دیگر خود را کنار بگذارند و بر روی شخصی اجماع کنند که در مقابل آنها رأی داشته باشد.
اما وقتی اصل ماجرا و متن کامل سخنان ایشان را دنبال کردم برایم معلوم گشت که حدس بنده درست بود و محال بود آقای مصباح آن هم در این شرایط نزدیک انتخابات چنین سخنی را بیان فرموده باشد? به قول آذری زبان ها بله آقای مصباح این جمله را فرموده است «آمّا» آمّا در ادامه چه جمله ای را فرموده اند:
اما امروز رقابت در میان اصولگرایان است چون اصلاح‌طلبان بعد از فتنه 88 دیگر در میان مردم جایی ندارند.
و جای بسی تأسف و ناراحتی است که فارس نیوز که این همه ادعای اخلاق حرفه ای در رساندن خبر دارد به چنین شیوه های ژورنالیستی دست می زند تا رقیب خودش یعنی جبهه پایداری و نامزد آن را از میدان بیرون کند.
و اما آدرس خبر فارس: (البته اگر حذف یا اصلاح نکرده باشند): http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920121000788
و آدرس متن بیانات آقای مصباح یزدی (حفظه الله): http://rajanews.com/detail.asp?id=154661
کنترل جمعیت برنامه ای توطئه آمیز بود که روزی توسط یهودیان علیه مسیحیان به کار گرفته شد تا جمعیت یهود به اقلیت ناچیز تبدیل نگردد.
و امروز صهیونیستهای خبیث با تحریک و بسیج کردن سران مسیحی غرب علیه اسلام قصد پیاده کردن چنین برنامه توطئه آمیز را دارند.
افزایش جمعیت حتی در زبان اندیشمندانی سکولار چون روسو و میرابو فرانسوی تمجید و تحسین شده است... در کتاب آندره میکل با عنوان اسلام و تمدن اسلامی (ترجمه دکتر حسن فروغی) در بخشی که رشد جمعیت جهان اسلام را بررسی می کند و نمی تواند ترس و واهمه غرب را از این موضوع پنهان نگه دارد، می خوانیم: «اگر نظر غرب امروزه در مورد افزایش جمعیت تغییر کرده آیا بدین علت نیست که جمعیت جهان سوم (بویژه جهان اسلام) یا به عبارتی یک سوم جهان، به ضرر وی در حال نوسان است؟ غربی که قبلاً حاکم بر جهان بود، آیا بر این باور نیست که اگر همراه با پیشرفت فنی، جمعیت بیشتری هم می داشت می توانست تا حدی به اربابی خود بر جهان ادامه دهد؟... » در بخشی دیگر اعتراف می کند که: «... نیروی انسانی و بخصوص نیروهای جوان آیندهساز، سرمایهای غیرقابل انکارند.»
همانطور که مشاهده می کنید غربی ها به شدت به دنبال افزایش جمعیت مسیحیان و کاهش جمعیت مسلمانان هستند. پس برنامه های کنترلی جمعیتدر جهان اسلام را باید نقشه ای دانست که توسط کارگزاران سکولار و جیره خوار غرب که از اربابان خود دستور می گیرند به اجرا گذاشته میشود. و تکلیف ما این است که نه تنها با این برنامه ها همگام و همراه نشویم بلکه با افشای این نقشه شوم برنامه های آنان علیه اسلام و مسلمانان را خنثی نماییم.
و نتیجه این شد که امروز طبق گزارشات:
http://hamshahrionline.ir/details/201040
و: http://www.shafaonline.ir/Home/FullNews/tabid/101/ArticleId/998/-26.aspx و: http://maarefislam.com/doreholomvamaarefislam/booksindex/nekaheyya.htm
یادمان باشد که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مورد افزایش جمعیت فرمودند:
«تناکحوا تناسلوا تکثروا، فإنی اباهی بکم الامم یوم القیامة و لو بالسقط»؛ (نمازی، حسن بن علی، مستدرک سفینه البحار، قم، جامعه مدرسین، سال 1419، ج4، ص340.)
یعنی (ای مردان و زنان) با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی که من مباهات میکنم به واسطة شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده.
