استاندارد دوگانه (double standard)
بیش از دو هفته از اعتراضات مردم آمریکا می گذرد و ما هر روز شاهد جمعیت بیشتری در خیابانهای شهرهای مختلف آمریکا هستیم، خوشحالیم از اینکه پیش بینی رهبر الهی ما هم امام خمینی (ره) و هم امام خامنه ای (روحی فداه) در حال به وقوع پیوستن است و خوشحالیم که ما ناظر و شاهد این واقعه هستیم، راستی چه زیباست زندگی در عصر و زمانی که این اتفاقات مبارک می افتد، البته و صد البته زیباتر و شیرینتر از آن شاهد و ناظر بودن در اتفاقات ظهور مهدی عزیز فاطمه (ع) است...
چند نکته ای که به ذهنم می رسد:
یک. برخی از تظاهر کنندگان و معترضان آمریکایی در مصاحبه ای می گفتند که الگوی ما اعتراض مردم مصر است، و ما اعتراض از نوع مصر و میدان التحریر را شبیه سازی می کنیم، آری مردم مصر انقلاب ایران را صادر کردند. مردم مصر از ایران الگو گرفتند و امروز تمام کشورها از مصر الگو می گیرند حتی معترضان آمریکایی و اسرائیلی!
دو. دقیقاً همه کشورهایی که در فتنه سال 88 ایران دست داشتند و از آن حمایت می کردند و از آن خوشحال بودند به طوری که با دمشون گردو میشکوندند دقیقاً امروز گرفتار همان مشکلات شده اند البته با یک فرق که فتنه ایران رو آنها ایجاد کردند و خدا خاموشش کرد ولی نا آرامی ها و خروش مردم کشورهای غرب و مخالف ایران را خدا روشن کرده و تازه روشن شده و هنوز اولشه، و یقیناً هیچ کس قادر به خاموش کردن آن نخواهد بود مگر آنکه خدا بخواهد... راستی مردم ولایی و علوی ایران این ضرب المثل رو جزو میراث خود دارند که «هرکه با آل علی درافتاد ورافتاد...»
سه. مدتی است آمریکا با همکاری برخی مفسدان و انسانهای کثیف و حیوان صفتی چون پادشاه عربستان و اردن و مواجیب بگیرانشان در لبنان همچون سعد حریری، در سوریه فتنه ای شبیه فتنه 88 ایران درست کرده اند تا جبهه مقاومت رو تضعیف کنند و در شورای امنیت سازمان دول (نه ملل) دنبال صدور قطعنامه ای علیه سوریه هستند تا... واقعاً چقدر پررو هستند که خودشان تا به حال (البته طبق اخبار رسمی و سانسور شده) 800 نفر در امریکا (فقط در جریان اعتراض دو هفته ای اخیر) دستگیر کرده اند و مردم معترض را به شدت سرکوب می کنند اما اگر کشور دیگری (که مخالف آمریکاست) چنین کاری بکند باید محکوم گردد! به این می گویند استاندارد دوگانه، همون «دابل استاندارد»... همون سیاستی که در بحرین هم پیاده می شود که هرکه اعتراض کند مجرم و محکوم است، اما هرکه در سوریه و ایران اعتراض کند باید مورد حمایت حقوق بشر قرار گیرد، معناش اینه که معترضان آمریکا و اروپا و بحرین و یمن و... آدم نیستند تا از حقوق برخوردار باشند اما معترضان ایران و سوریه چون موافق آمریکا و جیره خوار و مزدور آنها هستند باید مورد حمایت باشند و کسی نباید به آنها اخم بکند!!!!
در اجلاس احیر سازمان ملل متحد امسال سپتامبر 2011 شاهد دو سخنرانی متفاوت بودیم:
سخنرانی اول: در این سخنرانی خیلی از واقعیت ها گفته شد و گفته شد که ریشه ناامنی اسرائیل و نقشه های کشورهائی مثل آمریکا و انگلیس و آلملن و فرانسه می باشد که در این سخترانی متهمان اصلی صندلی را ترک کردند... این سخنران کسی نبود جز آقای دکتر احندی نژاد
سخنرانی دوم: سخنران محمود عباس بود که پیشنهاد تشکیل کشور مستقل فلسطین را هم داد، اما همه حضور داشتند حتی نمایندگان اسرائیل و نیز نماینده آمریکا و... برای سخنان او کف می زدند
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را...
نتایج آزمون دکتری و سریال ناتمام سازمان سنجش
25 فروردین نود رفتیم آزمونی نوشتیم بنام آزمون نیمه متمرکز و سراسری دکتری،
تجربه جالبی بود البته از این جهت که ما اولین گروه در تاریخ علمی کشور عزیزمون ایران بودیم که چنین آزمونی را گذراندیم...
و مطمئناً پس از سالها از این واقعه به عنوان خاطره ای قابل ذکر یاد خواهیم کرد
مثلاً فرض بکنید که خدا به ما نوه ای خواهد داد و به سن علمی خواهد رسید و ما با ریشی سفید و صدایی لرزان این خاطره رو به نوه عزیزمون تعریف خواهیم کرد و خواهیم گفت که ما اولین بودیم که در این آزمون شرکت داشتیم و...
اما در ادامه به این نوه عزیز خواهیم گفت که ابر و ماه و خورشید و فلک دست به دست هم داده بودند تا ما رو سرکار بگذارند و اذیت کنن و مسخره مون بکنند...
خواهیم گفت که چند بار خواستند نتایج دکتری رو اعلام کنند ولی نشد
و ناخواسته یا خواسته سریالی درست شد...
و 15 هزار نفری که برای مصاحبه راهی دانشگاهها شده و به هردانشگاهی مبلغ ناقابل 25هزارتومنی داده بودند نصف جون شدند و هر تاریخی که گفتند قراره نتایج دکتری رو بزنند چندروز دلشوره و اضطراب و... بیخیال
و بالاخره در آخرین تاریخ گفتند که 23 شهریور خواهند گفت که کیا دکتر میشن...
ولی در این مورد نکته جالبی در ذهن منه که دوست دارم بنویسم
اینه که راستی چقدر آزادی در این مملکت ما وجود داره که اونوقت این غربی های بی نزاکت و بی ادب نمیبینندش و هی از ما انتقاد می کنند...
آزادی بالاتر از این که وزارت علوم مملکت میگه آقا من آزمون گرفتم و اینها قبول شدند و باید دکتر بشند... ولی دانشگاهها زیر بار نمیروند و میگن ما هرکی رو که دلمون بخواد دکتر میکنیم و اونایی رو که شما میگین نمیخوایم دکتر بکنیم...
راستی چه حکایت جالبی است
قدرت دانشگاهها بیش از قدرت وزیر و وزارت است باید هم باشه خوب بالاخره خود همین دانشگاهه که وزیر تولید میکنه اونوقت دانشگاه که نمیتونه از بچه خودش دستور بگیره.
از چند روز قبل که تحلیل برخی مثل دکتر حسن البنا رو شنیدم که سقوط قذافی رو پیش بینی کردند همش منتظر بودم و لحظه به لحظه اخبار رو دنبال می کردم و بالاخره یکشنبه گفتند انقلابیون وارد طرابلس شدند احساس عجیبی پیدا کردم دقیقاً همان احساسی که 22 بهمن 1389 درباره مصر داشتم. اخبار رو لحظه به لحظه از پرس تی وی، و العالم دنبال می کردم. ساعتهای بامداد 31 مرداد، و لحظه های ملکوتی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، مراسم احیا رو بیرون نرفتم و منزل ماندم تا اخبار رو دنبال کنم یعنی اصلاً طاقت نمی آوردم بیرون برم... وقتی مطمئن شدم که دیگه انقلابیون غالب شدند و کار رژیم دیکتاتور تموم شده ناخودآگاه مهری پیدا کردم و به خاک افتادم و سجده کردم و از خدا خواستم که حالا دیگه وقتشه که یوسف لبنان رو هم برای ما آزاد کنی و خبر آزادیش رو برسونی...
یک. نکته اول این که شبکه خبر با همه ادعاهایش به روز نیست و در این لحظات حساس که خیلی ها دنبال اخبار لحظه ای هستند انتظارات رو تأمین نمیکنه و انسان مجبوره از شبکه های دیگری استفاده کنه که البته پرس تی وی و العالم تا حدودی این نیاز رو برطرف میکنه...
دو. سنگری دیگر در تصرف انسانهای آزادی و مستضعف افتاد و به سنگرهای کلیدی که اسلام فتح خواهد کرد اضافه شد.
سه. یک نفر از نوبت دیکتاتورهای دیگر برای سرنگونی کمتر شد. حالا دیگه حاکمان بحرین و عربستان و یمن و اردن و امارات و کویت و بعد از اون انگلیس و فرانسه و آلمان و بالاخره آمریکا باید منتظر سرنوشت قذافی برای خودشون باشند...
چهار. جهان هر روز بیش تر از دیروز داره برای ظهور و آمدن منجی موعود و تشکیل جبهه و حکومت واحد جهانی آزادگان و مظلومان آماده تر و نزدیکتر میشه...
پنج. عین آفتاب برام روشنه که اکنون دیکتاتورهایی چون عبدالله عربستان و اردن (عبدالشیطان) صالح یمن، آل خلیفه و... چقدر بر اضطراب و دلهره شون اضافه شده و دیگه مدام در خوابشون باید بیشتر و بیشتر کابوس ببینند کابوسهایی که در آن مردم آنها رو به زیر کشیده و دارن قطعه قطعه و قیمه قیمه می کنند...
شش. سال 1388 آمریکا و انگلیس و اسرائیل و آلمان و فرانسه و عربستان و مصر و... می خواستن نظام مردمی ایران رو به خیال خودشون براندازن و در این مسیر دلارهای فراوانی هزینه کردن ولی نه تنها موفق نشدن بلکه بیشتر و بیشتر ضرر کردن و باختن چرا که دنیا بر اقتدار و قدرت ایران بیشتر از قبل باور پیداکرد. حالا خدا یک بلایی سر اینها آورده که دیگه فرصتی ندارن به ایران فکر کنن بلکه باید همیشه در فکر حفظ قدرت خود باشن اعتراضاتی که در لندن و برلین شروع شده و آمریکا همچنین خواب رو از چشم اینها ربوده و این است عاقبت همه کسانی که با مراد و مقتدای ما (حضرت سید علی، امام خامنه ای) درافتادند...
هفت. و بالاخره امسال روز قدس چقدر دیدنی و جالب خواهد بود و من منتظرم ببینم در کشورهایی مثل تونس و مصر و لیبی که مردم جرأت نداشتن یه مرگ بر اسرائیل بگن، مردم چیکار خواهند کرد...
حاشیه ای بر اتفاقات لندن
1. اگه یادمون باشه حضرت آقا چندی پیش فرمودند که دامنه این بیداری و اعتراضات به اروپا خواهد رسید. و بلافاصله در اسپانیا شروع شد و هنوز هم ادامه دارد و حالا شاهدیم که مراد ما خبر از غیب می دهند. آری لندن در آتش اعتراض و خشم مردم علیه حکومت و رژیم فاسد و ظالم اش می سوزد و خواهد سوخت.
2. و این پیش بینی امام و سرور ما، ما را به یاد پیر و مرادمان حضرت روح الله خمینی (ره) می اندازد که چگونه از سقوط شوروی خبر داد و همه را حیرت زده کرد و...
3. انگلیس که قرنی است علیه فلسطین نقشه و برنامه می چید امروز چوبش را می خورد، و انگلیسی که چند قرن علیه اسلام و مسلمانان فعالیت کرده است امروز مورد انتقام واقع می شود
4. دولتمردان انگلیس با اعتماد به نفس علیه ایران رجز خوانی می کردند و هر روز چیزی را بهانه می کردند روزی حقوق بشر و روزی پرونده هسته ای و اخیراً حمایت از فتنه 88 و پناه دادن به فراری هایی و خائنانی چون مهدی هاشمی، مهاجرانی، سروش و...
5. انگلیس که تا به حال ژست حقوق بشر گرفته و مدعی حمایت از آزادی خواهان و آزادی طلبان بود امروز به دروغ سنجی وصل شده است و مدام آژیر می کشد و حتی میان دوستان خویش هم رسوا و رسواتر می شود
6. قبلاً هم بنده در این وبلاگ نوشته ام که روزی خواهد رسید که حتی آمریکا و انگلیس سقوط خواهند کرد و دنیا یکدست خواهد شد و تمام قدرت در دست مظلومان خواهد بود. این چیزی است که اعتقاد ماست و برای آن تلاش می کنیم و حتماً و یقیناّ بدان خواهیم رسید
7. نکته ای که برام جالب است اینه که خائنانی که از ایران فرار کرده اند و امروز در لندن آرام گرفته اند و هر روز از لانه شیطان و اتاق شیشه ای بی بی سی علیه مردم ایران لجن پراکنی و دروغ پردازی می کنند؛ حالا اگه حکومت انگلیس سقوط کنه و قدرت به دست مظلومان و مستضعفان بیفتد آن روز این خائنان و پست فطرتان و بد صفتان به کجا خواهند گریخت قطعاً آن روز روز شیرینی خواهد بود که «یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک».
8. جا دارد که اراذل و اوباشی مثل عبدالله عربستان و عبدالله اردن این دو موجود کثیف و پست از این قضایا عبرت بگیرند و به ظلم خود نسبت به مردم و مسلمانان ادامه ندهند.
پای درس مختارنامه
زندگی مختار و قیام و حکومتی که ایشان در زمانی کوتاه تشکیل دادند حقیقتها و رازهایی را برای همه روشن ساخت، حقایقی مانند اینکه
1. تشکیل حکومت عدل چه قدر سخت بوده و با دشمنان مختلفی روبرو خواهد بود به طوری که این امر نزدیک به محال می نماید البته این امر در دوران امام علی (ع) تجربه شده بود اما بار دیگر وضوح و روشنی بیشتری یافت...
2. به دلیل همین سختی کار اهل حق در بیشتر موارد در اقلیت به سر می برند و بیشتر انسانها مال و قدرت و مقام را بر حقیقت و ارزشها ترجیح می دهند، بنابراین انسانهای زیادی باهم بر سر ثروت و مقام به توافق می رسند و تقسیم کار می کنند و علیه حق و حقیقت و رهبری آن می شورند...
3. جبهه حق در طول تاریخ دچار ریزشها بوده است، انسانهایی بوده اند که با نیروی فطرت پاک به جبهه های حق پیوستند اما به مرور زمان به دلیل ضعف اعتقاد یا ضعف تحلیل و عدم برخورداری از بصیرت از گذشته ارزشمند خود استعفا داده و به گذشته خویش تاسف خورده و به استهزاء آن پرداخته اند... این امر مصادیق روشنی را در جریان انقلاب اسلامی ایران به ما نشان می دهد و همه ما این امر را به تجربه دیده و می بینیم... جریان فتنه سال 88 روشنترین مصادیق را نشان می دهد که شاید خیلی ها از پیش بینی آن عاجز بودند هر چند اهل بصیرت برایشان روشن بود...
4. سنت امتحان؛ آری امتحان و ابتلا یکی از سنتهای الهی است که شامل همه خواهد شد، و مهمترین درس تاریخ و از جمله مختارنامه همین است، اینکه ما همیشه در معرض امتحان هستیم، اینکه هر روزی عاشوراست و هر جا و مکانی کربلا، این گفته شریف به این معنی است که همیشه م همه جا و هر کس در حال امتحان است، گفته اند از خداوند نخواهید که شما را امتحان نکند بلکه چیزی که می توان از خدا خواست این است که امتحان ما را آسان بگیرد، در امتحان ما را کمک کند که اگر کمک و یاری او نباشد هیچ امیدی به رهایی نخواهد بود...
آری مختار نامه ما را واداشت تا بیشتر در درون خویش سیر کنیم و به شناسایی خودمان بپردازیم، ضعف های خودمان را بشناسیم، قابلیتهای خودمان را بشناسیم، خودمان را بسنجیم، راهش هم این است که خودمان را در موقعیت افراد دیگر که در تاریخ دچار امتحانها شده اند قرار دهیم، صد البته هر کسی مختار نامه را ببیند و یا تاریخ آن را مطالعه کند و به این قسمت برسد که یاران مختار در رویارویی با زبیریان او را تنها گذاشتند یا ابن حر که از گروه او جداشد؛ موجب اندوه می شود و قطعاً هر بیننده و خواننده ای این حقیقت تلخ را ملامت و سرزنش می کند و به حال چنین افرادی تأسف می خورد، اما بیایید کمی عمیق تر شویم و در عمق این حقیقت فرورویم، خودمان را در این موقعیتها تصور کنیم هرچند شاید کار ابن حر را تکرار نمی کنیم ولی آیا واقعاً جزو یاران مختار نمیشویم که در آخرین لحظات رفوضه شدند و مختار را تنها گذاشتند، همچون کوفیانی که آقا امام علی (ع) را تنها گذاشتند... تصور کنیم که با دشمنی روبرو هستیم و هیچ راهی جز رویارویی نیست و نتیجه رویارویی قطعاً جانبازی و شهادت است آیا تصمیم درستی می گیریم، آیا دچار وسوسه نمی شویم... البته همه این ها بعد از این است که آیا بصیرت کافی خواهیم داشت و در تحلیل و تشخیص و تطبیق مصادیق دچار اشتباه نخواهیم شد، در اتفاقاتی که قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن به وقوع پیوست امتحانات سختی برای برخی از انقلابی ها رقم خورد که ماجراهای تلخی در تاریخ ثبت شد و مصادیقی از بی بصیرتی، ضعف تحلیل، سادگی، ضعف اعتقاد، اشتباه در تطبیق مصادیق، و حتی در مواردی خیانت به وقوع پیوست، به طوری که برخی به شاخص سادگی و بی بصیرتی، برخی به شاخص و مجسمه خیانت، و از طرف دیگر خیلی های دیگر به شاخص و الگوی بصیرت، الگوی مردانگی و شجاعت، و الگوی پایداری و مقاومت تبدیل شدند. عناوینی چون بهشتی، مطهری، چمران، آیت الله سعیدی، همت، باکری، صیادشیرازی، عناوینی شیرین گشته و برای همیشه در اذهان ماندگار شدند، عناوین دیگری چون رجوی، بنی صدر، کروبی، میرحسین موسوی، خاتمی، گنجی، کدیور، مهاجرانی، و... به اسمهائی تاریک و بی روح، زشت و تلخ گردیدند و هموطنان را آزرده خاطر ساختند... و اشخاصی هم بودند که به رغم سابقه های خوب و سنگین و خدمات قابل تحسین سکوت کردند و حتی در برخی موارد با حرفهایی دوپهلو و مبهم با پیاده نظام و سواره نظام استکبار و صهیونیزم و نظام ماسونی همکاری و همراهی و همیاری کرده و می کنند. برخی هم بوده اند که به طور موقت سکوت کردند و منتظر ماندند تا نتیجه معلوم شود تا دچار ضرر و متهم به همکاری با انقلاب نشوند...
آری همیشه و همه جا و هرکس در حال امتحان است...
حقوق بشر آری! اگر به نفع غرب!
مسئله اینه که داشتم اخبار رادیو فردا رو گوش می کردم که گفت خانم اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گفته از شنیدن این خبر (اعدام شخصی در ایران، که جرم تجاوز به عنف داشته است و شاکی خصوصی هم داشته) قلبم درد گرفت!!؟؟
خانم اشتون! بیایید اخبار زیادی بگویم تا قلبتان بیشتر درد بگیرد.
همین دیروز در بحرین چند نفر تنها به جرم اعتراض به حکومت دیکتاتور آل خلیفه که بهترین دوست شما و اسرائیل و آمریکاست، در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شدند.
همین دیروز بود که بچه ای شش ساله به خاطر تنفس گاز، توسط آل خلیفه زده به شهادت رسید.
همین دیروز چند صد نفر توسط مبارک که دوست اسرائیل و خودتان بود کشته شدند.
همین دیروز صدها نفر در یمن کشته شده و امروز هم کشته می شوند که حکومتش یکی از دوستان غرب است.
همین دیروزها و امروز هزاران نفر توسط قذافی (که عامل تأمین نفت شما و خریدار تسلیحات تولیدی شماست) کشته شدند و می شوند.
بگذارید کمی دورتر برویم دیروز ها بود که هزاران نفر در غزه توسط رژیم خونخوار اسرائیل که شما را در خاورمیانه نمایندگی می کند کشته شدند.
و کمی قبل تر هزاران نفر در لبنان کشته و ناقص شدند و این داستان ادامه دارد.
خانم اشتون فکر می کنم فلب شما با این اخبار به وجد می آید و شما را خوشحال نموده به رویا می برد، اینطور نیست خانم اشتون.
چرا که اگر چنین نبود قطعاً این جنایات اتفاق نمی افتاد. این جنایات به پای شما نوشته می شود و بزودی تاوان آن را خواهید داد.
آری! خودتان را برای محاکمه فردا آماده کنید. فردا خواهد آمد! فردا نزدیک است! هرچند شما دور پندارید!
راستی فردا چه روز زیبایی خواهد بود!
این نوشته عیناً از وبلاگ «دین اسلام و مسائل روز» نقل می گردد:
اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهد که هویت واقعی آل سعود، هویتی یهودی ـ انگلیسی است موراد زیر به این مدعا کمک می کنند:
1.طبق تلاش برخی محققان، نسب و شجره آل سعود به یک فرد یهودی برمی گردد که زمینی را در عربستان خریده و نوه او با قتل و کشتار املاکی را بدست میگیرد.
2. طبق نوشته مستر هامفری جاسوس انگلیس در خاورمیانه، ایشان خود محمد بن عبدالوهاب را تحریک و پشتیبانی کرده تا اینکه قومی دلخواه دولت انگلیس بر کشورهای اسلامی حاکم شود. و جالب است که ظهور وهابیت تقریباً همزمان با ظهور بهائیت و بابیت و شیخی گری در ایران است و طبق اسناد تاریخی این کار نیز توسط انگلیسی ها انجام گرفته است.
3. آل سعود در جریان جنگ تحمیلی (تجاوز صدام به ایران) به صدام کمکهای مالی بسیار کرد و پایگاه ها را در اختیار آمریکا قرار داد تا تمام حرکات نیروهای جمهوری اسلامی ایران را رصد کرده و در اختیار صدام قرار دهد. (و این یعنی مبارزه آل سعود با اسلام)
4. آل سعود القاعده و طالبان را بوجود آورد که ضربه های سنگینی را به اسلام وارد کرده و چهره اسلام را تخریب کرده است. (مبارزه با اسلام)
5. آل سعود خیلی از آثار اسلامی را در مکه و مدینه و دیگر شهرهای عربستان نابود کرده است. (مبارزه با آثار اسلامی)
6. آل سعود خیلی از دانشمندان و عالمان اسلامی (ساکن در عربستان) و نیز نیروهای فعال سیاسی ـ مذهبی مخالف خود را دستگیر، زندانی، و شکنجه و گاهاً به قتل رسانده است. (مبارزه با عالمان اسلامی)
7. آل سعود به اماکن مذهبی عراق حمله کرده و به تخریب و اهانت به این اماکن پرداخته است (حمله به حرم امام حسین ع، و کاظمین)
8. آل سعود با ابزار طالبان و القاعده برخی شخصیتهای علمی، دینی و سیاسی را ترور کرده است (شهید صدر، امام موسی صدر، شهید سیدمحمدباقر حکیم، و...)
9. آل سعود متحدی اصلی برای آمریکا، انگلیس و اسرائیل در منطقه محسوب می شود که هر سه کشور به دنبال حذف اسلام هستند.
10. آل سعود با تأمین نفت غرب همیشه مانع گران شدن آن و متضرر شدن غرب بوده است.
11. آل سعود از حمله اسرائیل به لبنان و غزه حمایت کرده و کمک اطلاعاتی نموده است.
12. آل سعود دیکتاتور تونس (بن علی) را با آغوش باز پذیرفته، و از دیکتاتور مصر (حسنی مبارک) حمایت کرده، و نیز شاهزادگان سعودی هزاران اشیای قیمتی و عتیقه مصر را دزدیده و از مصر خارج کرده اند.
13. یکی دیگر از جنایات آل سعود ارسال نیروی نظامی به بحرین است که در اثر آن دهها انسان بی گناه و حق جو را شکنجه و به قتل رسانده اند و دهها انسان را در زندانها شکنجه می کنند.
14. آل سعود به همراه آل خلیفه در بحرین، نزدیک به دویست مسجد و حسینیه را در بحرین تخریب کرده اند.
15. آل سعود و آل خلیفه در بحرین کتابهای قرآن و ادعیه را به آتش کشیده اند.
16. اضافه کنید قتل عام زائران و حاجیان ایرانی در عربستان توسط آل سعود.
حال قضاوت با خودتان است که آیا این قوم پلید و کثیف مسلمانند، یا دشمن مسلمانان؟ آیا چنین افرادی حق دارند بر سرزمین های اسلامی حکومت کنند؟ وظیفه یک مسلمان چیست؟ آیا بر من مسلمان واجب نیست تا با این حیوانات انسان نما مبارزه کنم؟ آیا کشتن آل سعود و آل خلیفه بر هر مسلمانی واجب نیست؟ آیا مسجدالحرام و مسجد النبی (ص) از ما انتظار کمک ندارد و از ما نمی خواهد تا این دو عزیز را از چنگال کثیف آل سعود نجات دهیم
آدرس منبع: http://spmohamad.blogfa.com/
حدود چهارده قرن پیش حادثه ای در کوچه های مدینه اتفاق افتاد و طی آن پست ترین انسانها (که خداوند آنها را در کتاب عزیزش، قرآن کریم به آدمهای بدتر از حیوان توصیف نموده است) به دردانه پیامبر اسلام (ص) یعنی حضرت زهرا (س) به طور وحشیانه حمله کرده و او را کتک زدند... دردانه ای که برخی مسیحیان گفته اند اگر پیامبر ما حضرت عیسی (ع) فرزندی به یادگار گذاشته بود او را می پرستیدیم. مگر حضرت زهرا (س) چه میخواست، هدف آن حضرت دفاع از حق بود و حق خود و مردم مسلمان را طلب میکرد...
آری هر روز و هر جا، صحنه درگیری و حمله اهل باطل و تشکیلات شیطان به اهل حق و تشکیلات الهی است و این امتحان ثابت روزگار است که مردم در این عرصه به کدام سو می روند...
امروز نیروهای شیطان یعنی آل خلیفه و آل سعود پس از اینکه سالها حق مردم مظلوم بحرین را خورده اند آنها را می کشند، شکنجه می کنند... این دو طایفه که لکه ننگی در کشورهای اسلامی هستند به دروغ ادعای اسلام دارند!!! حال سوال این است که آیا مردم باور می کنند که این دو گروه مسلمان هستند؟ آیا مسلمان، مردم مظلوم را شکنجه می کند؟ آیا مسلمان، زن و کودک را می کشد؟ آیا مسلمان، یک پزشک را به جرم مداوای مجروحان بازداشت و شکنجه می کند؟ آیا مسلمان (پادشاه عربستان)، اجازه دارد شراب بخورد آن هم با دشمنان قسم خورده اسلام و رسول اکرم (ص)؟ آیا مسلمان، اجازه دارد با سران غرب که چشم دیدن اسلام و قرآن را ندارند و برای نابودی آن تلاش می کنند، هم رقصی کند؟؟؟
آل خلیفه و آل سعود فرزندان همان انسانهای پست و حیوان صفتی هستند که چهارده قرن پیش در کوچه های مدینه بانوی ما حضرت زهرا(س)، عزیز پیامبر اسلام، بنت نبی (ص) را شکنجه کردند.
عزیزان، برادران، خواهران، مسلمانان، مردمان آزاده!
امروز بانوی مسلمانان، دردانه پیامبر اسلام، در کوچه ها و خیابان های بحرین از آل سعود و آل خلیفه ملعون کتک میخورد؟ چرا کسی او را یاری نمی کند؟ چرا کسی برای او گریه نمی کند؟ آیا کسی دلش برای او نمی سوزد؟ آیا ابوذری نسیت؟ سلمانی نیست؟ آیا صدای مادرمان حضرت زهرا (ع) را نمی شنوید؟ آیا ناله ی حضرت فاطمه (ع) به گوش نمی رسد؟ آیا گریه های زهرا (س) را نمی شنویم؟ آیا زمان کمک به دختر پیامبر فرا نرسیده است؟ آیا نباید ما پیش مرگ او شویم؟ آیا نباید اسلام را یاری کنیم؟ اسلام مظلوم است! مسلمان مظلوم است! اسلام دارد از دست می رود! مسلمانان تلف میشوند! آیا فریادرسی نیست! آیا نباید امروز کسی بیاید و ما را یاری کند!
یا مهدی (ع) ادرکنا و عجل علی ظهورک! کی تنصرنا، و تنصر اخواننا، و اخواتنا المسلمین و المسلمات، فی البحرین، فی الیمن، فی لیبیا، فی اردن، فی مملکة العربیة السعودیة، فی غزه، فی فلسطین، و فی کل العالم. یا محمد، یا علی، یا فاطمه، یا صاحب الزمان، ادرکنا و لاتهلکنا.
چند سالی است یکی از خونخوارترین دشمنان ملت ایران، روز اول سال شمسی در برخی کانالهای تلویزیونی ظاهر شده و با لهجه می گوید: «عید شما موبارک»!!!؟؟؟؟
آیا این پیام تبریک است یا احمق دانستن مردم ایران؟ آیا این احترام به سنت یک ایرانی است یا مسخره کردن فرهنگ یک ملت؟
اوباما چه کسی است؟ چرا به ملت ایران پیامک تبریک می فرستد؟
بدون شک همه ملت ایران، آمریکا را می شناسند.چرا که ملت ایران امروز معلم ملتهای منطقه شده اند تا طرح ها و نقشه های آمریکا را برهم بزند. اعتراضهایی که مردم تونس،مصر، بحرین، لیبی و یمن به آمریکا و صهیونیزم انجام داده و می دهند همه آموخته ی آنها در کلاس درس امام خمینی (ره) است که در قرن بیستم برپاشد و هنوز ادامه دارد. کلاسی که ملت ایران شاگردان ممتاز آن بوده و هستند. کلاسی که عرضش، گستره ی جهان است و پهنای آن تاریخ و آینده بشریت، کلاسی که معلم آن تنها امام بوده و هست و خواهد بود معلمی که در تاریخ جاودانه شد معلمی که بر قلبهای مردم و شاگردانش حکومت می کند معلمی که همه ملتهای آزاده شاگرد اویند و می شوند و خواهند شد. تنها معلمی که همه مردم آزاده و حقجو و حق طلب، عدالت دوست و عدالت خواه، به او عشق می ورزند و از اعماق وجود دوستش دارند.
آری مردم ایران آمریکا را خوب میشناسند. اوباما رئیس کشوری است که سرمایه های ملت ایران را دزیده است،پولهای مردم را بلوکه کرده و در دست خود دارد، به مردم ایران رحم نکرده و آنها را در هوا (هواپیمای مسافربری) و زمین (در جنگ ایران و عراق) به قتل رسانده است، اوباما قاتل مردم مسلمان فلسطین، لبنان، عراق، افقانستان، مصر، لیبی، بحرین، و یمن و... است.
حال این رئیس جمهور خونخوار، آدمکش، دزد، کلاهبردار، دروغگو، حقه باز و دغلکار به مردم ایران می گوید: «عید شوما موبارک»؛ چه کسی باور می کند، مطمئناً این سخن معنایی جز توهین و تحمیق و استحمار نمی دهد. انگار کسی شما رو بگیرد و حسابی کتک بزند و جیبهای شما رو خالی کند و به ناموستنون دل سیر فحش بدهد و آخر سر به شما بگوید: «خسته نباشی بفرما بریم ناهار». و شاید این جمله، بیشتر از کارهای دیگه باعث اذیت شما بشه.
اما به نظر من این جمله بیشتر خطاب به برخی از وطن فروشان است، بله میشه بگیم اوباما به برخی جاسوسان و طرفدارانی که اسم خودشون رو ایرانی گذاشتن میگه عید شما مبارک! البته اونها هم روز اول سال میلادیع به اوباما میگن: کریسمس مبارک!! و عوض عوضه دیگه! بالاخره باهم بده بستون دارند، یه چیزی به آمریکا میدن! به جاش یه چیزی هم میگیرن! ایران عزیز رو میدن و یه آب نباتی میگیرن! گرین کارتی، اقامتی ... و بالاخره کارت تبریک نوروز که اوباما براشون امضا میکنه!
ولی یه چیزه خیلی عجیب: اینکه ایران رو میفروشند و کارت اقامت و تابعیت آمریکایی، انگلیسی، اسرائیلی میگیرن، و باز میگن ما هستیم «ایرانی» چقدر پررو هستند. فکر میکنم این ضرب المثل فقط در مورد اینهاست: «هم از آخور میخورند و هم از توبره».