ماجرای عجیب تماس تلفنی اوباما و روحانی (یا به تعبیر برخی حسن و حسین) هر روز حواشی جدیدی از خود آشکار می سازد
بالاخره حوادثی این چنینی با گذشت زمان بیشتر و بیشتر شناخته می شوند
نکته جالب این است که:
امریکاییها می گویند این حسن بود که درخواست تماس تلفنی کرد!؟
حسن هم در فرودگاه مهرآباد گفت این اوباما بود که با من تماس گرفت!؟
نتیجه: بالاخره دو طرف که نمیتوانند برقرار کننده اصلی تماس باشند، لذا قطعاً یک طرف اقدام به تماس کرده است! معنی این سخن این است که یکی از این دو طرف قطعاً دروغ میگوید؛
یعنی:
یا حسن دروغ می گوید یا اوباما دروغ می گوید
(اجازه دهید هر دو را بررسی کنیم)
اگر اوباما دروغ می گوید:
پس این عین حماقت است که رئیس جمهور ما به کسی که دروغ می گوید اعتماد کند، آن هم کسی که در اولین اقدام برای رابطه و مذاکره حاضر نیست حقیقت را بر زبان آورد.
اگر حسن دروغ می گوید:
در این صورت وای به حال مملکت ما که شخصی دروغگو رئیس جمهور شده است!؟
راستی مگر یکی از انتقادات اساسی همین حسن، و رفقای ایشون اعم از اکبرآقا (هاشمی رفسنجانی) و علی اکبر آقا (ناطق نوری)، ممّد خاتمی و... این نبود که مثلاً احمدی نژاد دروغ میگه و باید این رویه عوض بشه و مردم هم به تغییر رویه رأی دادن!
پس چی شد که حالا حسن خان هم که دروغ میگه!!!؟؟؟؟؟ حالا باید چیکار بکنیم انتخابات هم که نزدیک نیست تا مردم رویه رو باز هم عوض بکنند!؟