آقای احمدی نژاد ای کاش دوستان اصولگرا هم مثل دشمنانت تور را می شناختند، همانها که با مواضع اولیه ی ریاست جمهوریت تو را شناختند، آنها که در همان دم فهمیدند با چه کسی طرف هستند، و با چه کسی باید دست و پنجه نرم کنند، همان ها که تو را شناختند و خواستند به گونه ای به اجلاس های نیویورک راهت ندهند، هرچند نتوانستند، همانها که برای جلوگیری از تاثیر حضورت و سخنرانیت در دانشگاه کلمبیا، تا می توانستند برنامه ریزی نمودند، اما نتوانستند به سیبلی که هدف گرفته بودند نزدیک شوند، بلکه چقدر دور شدند و بر زحمتشان افزودند، همان دشمنانی که هر از چند گاهی سخن از ترور شما زدند، البته تابحال نتوانسته و انشاءالله در آینده هم نخواهند توانست، البته هرچند دوستان آنها در داخل کشور روز و شب ، با هر وسیله و ابزار ممکن، اینترنت و روزنامه و اسمس و مجله و سخنرانی و ... به ترور وجهه و شخصیت و محبوبیت شما می پردازند.
آقای احمدی نژاد! آفرین بر دشمنان تو، که تور را چه زود شناختند و کشفت کردند، و خوشا به حال ما، و خوشا به حال تو که چه دشمنان زیرک و تیزی داریم! چرا که دشمن قوی و زیرک نشان از قوت و زیرکی ماست، و نیز موجب قوت و پیشرفتمان!
اما آقای احمدی نژاد، بدا به حال ما! و واقعاً جای بسی تاسف است که دوستان تو هنوز تو را نشناخته اند، و تو را کشف نکرده اند، و ناخودآگاه به طرح های دشمنانت دامن می زنند و آنها را عملی می کنند، نمی دانم اسم این کارشان را کندی و تنبلی آنها از کشف قابلیت تو بنامم یا اینکه ریشه را در حسادت درونی آنها بدانم... دوستانی که به جای کمک به تو و سرزمین شان سعی و تلاش در این دارند که زیرپایت را خالی کنند و شما را از گردونه ی قدرت خارج سازند.
کاش می توانستیم در این بازی شطرنج روزگار جای مهره های سیاه و سفید را جابجا کنیم، کاش می شد همه این دوستان بی فکر و ناآگاه را با حداقل چندی از دشمنان تیز و باهوش عوض می کردیم، من فکر می کنم که اگر دشمنان تیز و باهوش تو جای این دوستان بی فکر تو را می گرفتند با کمک به ایده های تو و عملی کردن آنها، ایران را به قدرت اول جهانی مبدل می ساختند.
اینجاست که من به یاد این حکایت مولی و سرور شیعیان می افتم که فرموده بود کاش به جای شما (خطاب به برخی از یاران خود) چندی از یاران معاویه را داشتم، و الحق که تاریخ تکرار می شود!
من به جرات اعتقاد قلبی خودم را می گویم که هرکس با قصد و غرض به مقابله با احمدی نژاد می پردازد و سعی در حذف او از صحنه ی قدرت و سیاست دارد و برای رسیدن به این هدف از هر ابزاری استفاده می کند ذره ای از حس ملی گرائی و عشق به میهن ندارد و دروغ می گوید که به دنبال سربلندی و پیشرفت ایران است چرا که همین هدف را می تواند به بهترین وجه با کمک به احمدی نژاد محقق سازد.
یقین قلبی من این است که اگر همه برای کمک به احمدی نژاد بسیج شوند، ایران در چند دهه ی آینده به قدرت اول و بلامنازع جهانی مبدل خواهد شد. البته ایران دیر و زود به این نقطه خواهد رسید اما اگر کمک دیگران قرین شود زمان آن کوتاهتر خواهد شد. به امید آن روز...