نیاز نظام به هاشمی یا نیاز هاشمی به نظام
مراسم تحلیف و تنفیذ رئیس جمهور محبوب و مردمی جناب آقای دکتر احمدی نژاد برگزار شد، بنده خیلی دلم می خواست همان روز مطالبی را بنویسم ولی در مسافرت بودیم و صحبت های آقای دکتر احمدی نژاد رو از رادیوی ماشین در پارکی در محمود آباد مازندران گوش کردیم و دو روز بعد از آن هم در راه بودیم و تا آستارا رفتیم و بالاخره به شهرستان سراب رسیده و چند روزی هم مشغول عروسی یکی از اقوام در شربیان شدیم و موفق به نوشتن پستی در این باره نشدم...
نکته ای که در ذهن من بود عدم حضور عمدی و برنامه ریزی شده ی هاشمی و خاتمی و دیکران بود البته خاتمی و دیگران حکم دستمال کاغذی دارند و خیلی مهم نیست که باشند یا نباشند اما برخی دوستان از عدم حضور هاشمی نگران شدند و میلشان بر این بود که ایشان در مراسم تنفیذ باشند و ... و نبود هاشمی را ضرر و زیانی به نظام و احمدی نژاد و دولت دهم تلقی کردند اما به نظر من نکته دیگری می رسد:
من فکر میکنم هاشمی مهره ای سوخته در نظام است و چند انتخابات اخیر حکایت از عدم محبوبیت ایشان نزد مردم می کند و نه تنها مردم محبتی به ایشان ندارند بلکه از ایشان زده شده و (به دلایلی مانند وجود برخی مشکلات در بستگان و خانواده هاشمی و عدم تبعیت و پیروی ایشان از رهبری که البته الان جای بحث آن نیست) به دنبال کنار زدن ایشان هستند. بنابراین من اینطور فکر میکنم که نبود ایشان در چنین مراسمی نه تنها آسیبی ندارد بلکه باعث برکاتی هم خواهد بود به هر حال باید رسانه ها و محافل خارجی مخصوصاً غربی به عدم حضور ایشان در نظام عادت کنند(مردم چون علاقه ای به ایشان ندارند نیاز به عادت ندارند بلکه از نبود ایشان استقبال می کنند) و الآن وقتش رسیده که هاشمی کنار گذاشته شود، بنده احساس میکنم مردم انتظار چنین موقعی را می کشیدند تا اتفاقی بیفتد تا ایشان کنار گذاشته شود.
نتیجه کلی بحث من این است که در حال حاضر نظام هیچ گونه نیازی به هاشمی ندارد، بلکه این هاشمی است که نیاز به نظام دارد.
آری هاشمی برای بقای عمر سیاسی خود شدیداً نیاز به مشارکت فعال در نظام و پیروی بی چون و چرا و بدون قید و شرط از رهبری را دارد.