ما انسانها در زندگی خود با اموری مواجه میشویم که برای تصمیم گرفتن مجبوریم، این خیلی مهم نیست، مهم اینه که چه تصممی میگیریم.ممکن است تصمیمی بگیریم که بعداً پشیمون بشیم و ممکنه که تصمیمی بگیریم که بعداً موجب افتخار ما بشه.
به گفته ی ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریکایی و دیگر فیلسوفان، یک تصمیم میتونه عوامل مختلفی داشته باشه:
1.تلقین دوران کودکی
2.القائات
3.عشق
4.نفرت، که موجب انکار تمام ویژگیهای مثبت طرف میشود
5.منافع فردی و گروهی
6.کارکرد عملی
7.اعتماد به گوینده
8.شواهد وقرائن(دلایل عقلی و تجربی و...)
حالا باید بشینیم فکر کنیم که چرا از فلانی خوشمون میآد و از دیگری نه؟ کدوم عامل باعث میشه که به یکی رای بدیم و به دیگری رای ندیم؟
اگه عامل رای ما قابل قبول هست، که بهتر. ولی اگه چنین نبود غامل درست و معقولی برای رای و نظر خودمون انتخاب کنیم.
و برادر و خواهر عزیز! اگه در سر صندوق رای اسم شخصی رو مینویسیم کار تموم نمیشه بلکه تازه شروع میشه، ما کسی رو که انتخاب میکنیم در حقیقت موکل او هستیم و او وکیل ماست؛ یعنی هر کاری که او بکند مورد تایید و قبول ماست و ما به کارهایی که خواهد کرد رضایت داریم؛ اگه کار خوبی بکنه و خدمتی برای مردم وجامعه انجام بده، این خدمت از طرف ماست و انگار ما خدمت کرده ایم و اگه مرتکب خلافی بشه و به مردم و جامعه ظلمی بکنه، حق مردم رو بخوره و رشوه بگیره و ... خلاصه هر غلط ناجوری بکنه ما هم در کار او شریک خواهیم بود.
پس حواسمون باشه که به کی رأی میدیم؟
از تاریخ یاد بگیریم، که تاریخ سازها چگونه تصمیم گرفتند؟ حُر بن یزید ریاحی چطوری تصمیم گرفت؟ و چرا لشگر باطل رو با همه ی سود و فواید دنیوی و مادی رها کرد و حسینِ زهرا ـ علیه و علیها السلام ـ رو انتخاب کرد و فدایی او شد؟ آیا حُر از انتخاب حسین ع پشیمون شد؟
نگو پس چقدر سخته انتخاب کردن؛ اتفاقاً خیلی سخت نیست ما وظیفمون اینه که تحقیق کنیم و یه مقداری فکر کنیم ؛ حتماً به نتیجه خواهیم رسید.